[ad_1]
تعجب های بی معنی مانند “ام ~” و “اوه ~” نیز بسیار مهم هستند.
برچسب ها: # تزریق ، # تأثیر
(جولی سدیوی ، ناوتیلوس)
شما برای افرادی که شما را تماشا می کنند ارائه می کنید. هر وقت کلمات شما تمام شد ، تردید کردید ، یا از کلماتی مانند “ummm or” یا “uh use” استفاده کردید ، یک نفر عدد را می شمارد و پس از پایان ارائه شماره را می گوید.
این یک روش عملی به نام “Ah Counter” است که توسط گروهی از شیوه های ارائه به نام Toast Master انجام می شود. هدف از این تمرین کاهش این تعجب های بی معنی است. اگرچه کمی افراطی به نظر می رسد ، اما افکار مردم را منعکس می کند که تعجب هایی مانند “ام mm” یا “اوه …” باعث می شود مجری برنامه آمادگی ، تنش یا نامناسبی داشته باشد ، بنابراین بهتر است تا آنجا که ممکن است آن را کاهش دهید.
با این حال ، چندین دانشمند می گویند که دیدگاه ما در مورد این بی نظمی ها نادرست است. به عبارت دیگر ، تعجبی مانند ‘ام ~’ به معنای وجود مشکلی در گوینده نیست ، اما این یک ویژگی طبیعی زبان است و باعث می شود شنونده توجه بیشتری را به جای اینکه به چیز دیگری فکر کند و آنچه گوینده می خواهد ، تمرکز کند. گفتن. آیا مفیدتر است که شما را درک کنید؟
بیشتر اوقات این تعجب ها را می گوییم زیرا به زمان نیاز داریم تا در مورد صحبت های بعدی فکر کنیم. بعد از اینکه همه جمله هایی را برای گفتن پیدا کردند ، شروع به صحبت نمی کنند. اگر این کار را انجام دهید ، باید برای هر جمله چند ثانیه صبر کنید. و حافظه کاری فرد به اندازه کافی طولانی نیست که تمام جملات طولانی را حفظ کند. به عبارت دیگر ، شخص به خود اعتقاد دارد که شخص قادر خواهد بود یک جمله را تنها با تصوری تقریبی از آنچه می گوید ، نتیجه گیری کند و در عین حال در ذهن خود فکر می کند که چگونه جمله را کامل کند. بیشتر اوقات این کار به نرمی پیش می رود ، اما گاهی اوقات یافتن یک عبارت مناسب مدت بیشتری از زمان انتظار طول می کشد ، در آن زمان ما از عباراتی مانند “ام” استفاده می کنیم تا بدانیم که در حال ساخت یک جمله هستیم. جالب اینجاست که وقتی مردم در مقابل تعداد زیادی از مردم صحبت می کنند ، بیشتر از این تعجب ها استفاده می کنند تا از بیان نادرست استفاده نکنند.
به عبارت دیگر ، انعطاف ناپذیری نشانه ای است که گوینده به آنچه می خواهد بیان کند توجه می کند و این باعث تمرکز بیشتر آنها می شود زیرا باعث می شود شنوندگان احساس کنند موضوع بعدی مهم است. پارک ژوراسیک مثال خوبی است. جف گلدبلوم ، بازیگر نقش دکتر ایان مالکوم ، در پاسخ به این س saysال که چگونه یک دایناسور فقط می تواند زنان را به دنیا بیاورد ، می گوید. “نه ، منظورم این است که طبیعت ام … من می گویم راهی پیدا خواهم کرد. در آن زمان ، او گفت ، “خوب …” او بر این واقعیت تأکید کرد که این مفهوم مهم بود اما توضیح آن دشوار بود. در واقع این مفهوم موضوع اصلی فیلم است.
در آزمایش های مکالمه ای که شامل گفتارهایی مانند “ummm ~” یا “uh ~” است ، شنوندگان کلمات زیر جمله های زیر را می شناسند و آنها را با دقت بیشتری به خاطر می سپارند. در بعضی موارد ، این تعجب باعث می شود شنوندگان سخنرانی بعدی را بهتر پیش بینی کنند. در یک مطالعه ، شنوندگان به طور دقیق پیش بینی کردند که هدف تردید یک سخنران برای توصیف اشکال پیچیده است ، نه اشکال ساده.
ناسازگاری همچنین می تواند به شما در درک جملات طولانی کمک کند. روانشناسان اسکات فراوندوف و دواین واتسون شامل “ماجراهای آلیچ در سرزمین عجایب” با میانگین “~” و “اوه” (معمولاً مردم این حرف را به طور متوسط دو بار در 100 کلمه می گویند). ما وقتی ضبطی را تهیه کردیم که شما در آن نبودید ، آن را مقایسه کردیم و وقتی که تعجب وارد شد ، مردم طرح را بهتر به یاد می آورند. به عبارت دیگر ، همانطور که Toast Master اشاره کرد ، کاهش “um and” و “uh ~” لزوماً برای شنونده بهتر نیست.
همچنین این درست نیست که این فرض که انعطاف ناپذیری نشانگر عدم دانش سخنران است. کاترین وومک در روند آموزش متخصص و مقیم بود که در شرایط مختلف عکس های پوست را قضاوت می کند. طبیعتاً ارزیابی متخصص دقیق تر از ارزیابی سرنشین بود. با این حال ، این متخصص جملات پیچیده تری را بیان کرد و استنباط های بیشتری را به کار برد. به عبارت دیگر ، این درست نیست که درج ها نشان دهنده کمبود دانش است. در عوض ، نویسندگان این تحقیق می گویند که هرچه پزشکان باتجربه تر باشند ، احتمال بررسی دانش متنوع خود و استفاده از این تعجب ها برای توضیح بیشتر بیشتر است.
اگر این تعجب در واقع در ارتباطات مفید است ، چرا مردم اینقدر منفی به آن نگاه می کنند؟ مایکل ارارد ، نویسنده و زبان شناس ، در کتاب خود “خوب … (هوم …)” می گوید مردم تا زمان ضبط سخنرانی ها در قرن 20 توجه زیادی به این تعجب ها نمی کردند. با این حال ، ممکن است این اتفاق افتاده باشد زیرا کسانی که قادر به شنیدن سخنرانی های آنها بودند ، تحت تأثیر صدا و تعجب مکرر آنها قرار گرفتند. اراد می گوید که تعصب امروز در برابر تعجب را می توان از طریق “اینکه مجری چقدر بر خودش و سخنرانی خود کنترل دارد” دید نه از نظر ارزیابی خود سخنرانی. در واقع ، کسانی که می خواهند در وهله اول سخنران را مورد انتقاد قرار دهند ، تمایل بیشتری به تعجب او دارند.
البته می توان گفت که فاقد علامت تعجب سادگی جمله را نشان می دهد ، زیرا سخنرانی در مجامع عمومی به نوعی هنرمند مهارت های خود را نشان می دهد و باید با استفاده از مهارت واژگانی و روایت مطالب به راحتی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. البته که می توانی. اما حتی در این حالت ، کاهش درج باید به گونه ای باشد که مجری بتواند سخنرانی بهتری داشته باشد و ادب را برای شنونده نباید هدف قرار دهد.
کسانی که امروز از رایانه ها برای تلفیق صدا استفاده می کنند سعی دارند یک تعجب طبیعی به آنها اضافه کنند تا احساس طبیعی تری به آنها بدهد. (البته ، ما هنوز نمی دانیم که مردم در مورد تعجب این هوش مصنوعی چه تصوری می کنند.) افراد خودآگاه سعی می کنند این تعجب را به حداقل برسانند ، در حالی که هوش مصنوعی بدون خودآگاهی تمایل دارد این تعجب را در صدای خود قرار دهد. کاری که می خواهیم انجام دهیم کنایه از زمان ما خواهد بود.
[ad_2]