[ad_1]

جهان بینی پراکنده واقعیت (1/2)

برچسب ها: # واقعیت ، # واقعیت

14 ژانویه 2021 | از: veritaholic | علوم پایه بدون شرح

(Christian Berggren، Quillette)

مشاهده متن اصلی

هانس روزلینگ از موسسه کارولینسکا سوئد او را به یک ستاره کلاس جهانی TED تبدیل کرد تا به ما نشان دهد چگونه جهان امروز به شکلی جذاب پیشرفت می کند و در سال 2012 او “100 نفر با نفوذترین افراد جهان” لقب گرفت. “به وقت. پس از مرگ او ، Factfulness که توسط پسر و عروسش منتشر شد ، به یک کتاب پرفروش در سراسر جهان تبدیل شد. بیل گیتس این کتاب را به همه فارغ التحصیلان دانشگاه در ایالات متحده ارائه داد و مجله Nature آن را تحسین کرد. “این کتاب عالی جهان بینی مبتنی بر حقایق را به همه اعلام می کند. … این کتاب مانند سخنرانی معروف وی واقعاً تعصبات کسانی را که با بدبینی به دنیا نگاه می کنند تحریک می کند. بنیاد نوبل سوئد با خانواده Rosling گفت: “هر بهار در اولین روز از ترم ، ما Hans Rosling را به یاد خواهیم آورد ، که برای ما پرتوی نور خواهد بود.”

متأسفانه ، Factfulness با نشان دادن فقط آمارهای بسیار مغرضانه ، پنهان کردن دنیای واقعی ، صحبت نکردن در مورد روندهای منفی ، مانند جلوگیری از مشکلات زیست محیطی ایجاد شده توسط توسعه اقتصادی امروز جهانی یا مشکلات رشد جمعیت در آینده ، با مشکلی روبرو است. من سعی می کنم از طریق این مقاله این نکته را نقد کنم.

——

قبل از انتقاد از حقایق ، ذکر برخی از مزایای این کتاب قابل ذکر است. به عنوان مثال ، هانس راسلینگ از طریق این کتاب دیدگاه جدیدی در مورد فقر و کیفیت زندگی در جهان ارائه می دهد. وی در سخنرانی های مختلف خود دریافت که تعداد زیادی از مخاطبان هنوز به سبک دهه 1960 ، چندین کشور ثروتمند در اروپای غربی و آمریکای شمالی در مقایسه با بقیه فقرا ، جهان بینی دارند. واقعیت این است که این دوگانگی از قبل شکسته شده و یک ربع جدید را برای جایگزینی آن پیشنهاد می کند. یعنی مرحله اول درآمد 1 دلار در روز ، مرحله دوم درآمد 4 دلار در روز ، 3 مرحله درآمد 16 دلار در روز و 4 مرحله درآمد روزانه 64 دلار. طبق Factfulness ، امروز 1 میلیارد نفر در مرحله 1 (کاملاً فقیر) از جمعیت جهان و 3 میلیارد و 2 میلیارد نفر در مراحل 2 و 3 هستند که از برق ، مقداری آموزش و مراقبت های بهداشتی و 4 1 میلیارد نفر روی صحنه هستند (طبقه پولدار). در سال 2016 ، 14 سال پس از شروع صحبت هانس روزلینگ ، بانک جهانی رسماً این تمایز را پذیرفت. با این حال ، سازمان ملل هنوز از اختلاف بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه استفاده می کند.

اگر چنین است ، آیا باید استدلال های زیر را برای Fact بپذیریم؟ “این کتاب دنیای واقعی را نشان می دهد” آیا واقعاً نویسندگان کتاب را با محتوایی متناسب با این گفته جسورانه پر می کنند؟ به طور خلاصه ، اینطور نیست. سه مشکل اصلی این کتاب که می بینم عبارتند از:

1. آماری که از این کتاب انتخاب شده است ، به درستی تغییرات در یک جهان پیچیده و متناقض را نشان نمی دهد.
2. این کتاب در مورد پیش شرط ها و عواقب زیست محیطی اقتصاد فناوری مدرن ساکت است ، که می گوید تغییرات خوش بینانه ای که آنها نشان می دهند در واقع فقط واقعیت های ظاهری هستند.
3. نگرش غیرانتقادی و مصمم رشد جمعیت جهان در این کتاب به احتمال زیاد یک مسئله اصلی سیاسی است.

——

1. فقط تغییرات مثبت

در حقیقت ، کامل بودن ، تعدادی نمودار از “کاهش چیزهای بد” و “افزایش چیزهای خوب” وجود دارد. اما نمودار رشد چیزهای بد وجود ندارد. نمودارهایی وجود دارد که کاهش نشت روغن در دریا را نشان می دهد ، اما هیچ نموداری از افزایش ریزپلاستیک های دریایی یا نحوه تأثیر آنها بر پرندگان و ماهی ها وجود ندارد. کاهش گرسنگی جهانی به صورت گرافیکی نشان داده شده است ، اما افزایش چاقی نشان داده نشده است ، گرچه در این کتاب اشاره شده است که چاقی بزرگترین مشکل است. (در حقیقت ، برنامه جهانی غذا در سازمان ملل اعلام کرده است که جمعیت گرسنگی جهان در سال 2018 دوباره افزایش می یابد.)

آنها بهبود کیفیت هوا را نشان می دهند که با کاهش دی اکسید گوگرد به ازای هر نفر اندازه گیری می شود اما افزایش دوده گازوئیل یا آلودگی هوا در مناطق صنعتی آسیا را نشان نمی دهد. (“ابرهای قهوه ای اتمسفر” برای چندین دهه در این منطقه یافت شده است.) تنها در هند تخمین زده می شود که 1.1 میلیون نفر در سال 2017 بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست داده اند که 50 درصد بیشتر از سال 1990 است. این کتاب فقط شامل تغییرات مثبت در حفاظت است و فقط بیان می کند که وضعیت حفاظت از چندین گونه نادر نماینده مانند کرگدن های سیاه ، پانداها و ببرها در حال بهبود است. اما آنها در مورد کاهش تنوع زیستی جهانی ، از جمله کاهش تقریباً همه حیات وحش ، که محققان اکنون آن را ششمین انقراض می نامند ، صحبت نمی کنند. او در مورد مسئله دی اکسید کربن صحبت می کند ، اما به سادگی با آن به عنوان یک مشکل غربی برخورد می کند. آنها می گویند مشكلی در مورد وزیر محیط زیست اتحادیه اروپا وجود دارد كه می گوید “چین دی اکسید كربن بیشتری نسبت به ایالات متحده و هند دی اکسید كربن بیشتری از آلمان منتشر می كند.” اما از نظر زمین ، انتشار کل کربن مهم است. درست است که چین بیش از هر کشور دیگر در جهان دی اکسید کربن منتشر می کند و این یک واقعیت نگران کننده است. بعلاوه ، اگر نویسندگان به آخرین داده ها نگاهی بیندازند ، متوجه می شوند که حتی این میزان انتشار در سرانه 7.45 تن در چین است ، در حالی که در اروپا 6.4 تن است. به طور خاص ، اروپا در تلاش است تا میزان انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش دهد ، در حالی که چین چنین نیست. به زودی انتقاد آنها از وزیر محیط زیست اتحادیه اروپا حتی واقعیت های اساسی را درک نکرد.

آنها همچنین در مورد مسئله مفهوم نابرابری درآمد بر اساس کشور صحبت می کنند و می گویند که همه کشورها توزیع داخلی اختلافات درآمد دارند ، اما این توزیع بین کشورها همپوشانی دارد. از نظر آنها ، توزیع متغیرهای اجتماعی در علوم اجتماعی طبیعی است. با این حال ، این بدان معنا نیست که هیچ شکافی بین طرفین وجود ندارد. به عنوان مثال ، آمریکایی ها به ازای هر نفر 67 دلار در روز درآمد دارند ، در حالی که مکزیکی ها روزانه 11 دلار درآمد دارند. نویسندگان Factfulness با ترسیم یک محور X نشان دهنده درآمد در مقیاس لگاریتمی ، راهی برای نامرئی جلوه دادن این تفاوت پیدا کردند. آنها استدلال می کنند که این روش دنیای واقعی را بهتر نشان می دهد. “امروز شکاف درآمد تقریباً از بین رفته است.” البته ، به نظر می رسد به این دلیل که ما محور X را به مقیاس لگاریتمی تغییر دادیم و این جمله “دروغ ، دروغ آشکار ، آمار” را به ما یادآوری می کند. واقعیت این است که آمریکایی ها به طور متوسط ​​67 دلار در روز درآمد دارند ، در حالی که مکزیکی ها به طور متوسط ​​11 دلار در روز درآمد دارند.

این نوع انتخاب آماری انتخابی همچنان ادامه دارد. برخی از آمارهای این کتاب واقعاً نتایج مهمی هستند ، اما هر بار که مدارکی علیه آنها به اشتراک نگذارید ، اعتماد شما به کتاب کاهش می یابد و شک دارید که آیا می توانید به خبرهای خوبی که درباره آنها صحبت می کنند اعتماد کنید.

2. نادیده گرفتن پیامدهای زیست محیطی توسعه اقتصادی امروز

مطالعه Rosling در مورد تغییرات طولانی مدت در سلامت ، آموزش و طول عمر انسان موضوع این کتاب است. با این حال ، برای اقتصاد مبتنی بر فناوری امروز چیزی وجود ندارد که این امکان را فراهم کند و اینکه این توسعه با مصرف گسترده سوخت های فسیلی و منابع زمین امکان پذیر شده است. نویسندگان نباید بگویند که این مورد است ، زیرا هیچ داده ای در این مورد وجود ندارد. نتایج تحقیقات ویلیام استیفن و همکارانش در مورد توسعه صنعتی ، مصرف منابع و تأثیرات زیست محیطی از سال 1750 ارتباط نزدیک با موضوع واقعیت دارد. همانطور که واقعیت می گوید ، در نتیجه تحقیقات آنها ، پیشرفت بشریت طی 50 سال گذشته به سرعت پیشرفت کرده است. استفان می گوید: “ما فکر می کردیم که پس از انقلاب صنعتی ، ردپای مردم به تدریج در سراسر کره زمین دیوانه می شود. اما تحقیقات نشان می دهد که ردپای انسان از دهه 1950 به طرز چشمگیری افزایش یافته است. “این دوره به نام شتاب بزرگ ، اولین بار در كتابی در سال 2004 منتشر شد و تا سال 2010 به روز شد. این مفهوم شتاب گسترده شامل چندین تغییر اقتصادی-اجتماعی است. اینها شامل رشد جمعیت ، شهرنشینی ، مصرف انرژی ، مصرف آب ، مصرف کود و میزان ترافیک ، که همگی از دهه 1950 به طرز چشمگیری افزایش یافته است.

این روند همچنین در آنچه محققان “روند سیستم زمین” می نامند ظاهر می شود. اینها شامل انتشار دی اکسید کربن ، اکسید نیتروژن و متان ، اسیدی شدن اقیانوس ، کاهش جنگل های گرمسیری و آسیب رساندن به زیست کره است. تقریباً همه اعداد منفی می شوند. تنها استثنا ازن قطبی است که از دهه 1990 پس از پروتکل مونترال بهبود یافته است. (این مورد شدیداً مورد حمایت رئیس جمهور وقت آمریكا رونالد ریگان بود ، اما رئیس جمهور فعلی آمریكا در تلاش است تا دوباره آن را نادیده بگیرد)

شتاب عظیم نتیجه تمدن بسیار مادی گرا است. بین سالهای 1940 و 2015 ، مصرف مس از 2.4 میلیون تن به 18.7 میلیون تن ، آلومینیوم از 800000 به 58.3 میلیون تن و مصرف آهن از 110 میلیون تن به 1 میلیون تن افزایش یافته است. ، 1 میلیارد تن. در همان دوره ، تولید دی اکسید کربن از زغال سنگ و نفت ، گاز طبیعی و سیمان نیز ده برابر افزایش یافته است.

شبکه جهانی اثر انگشت با محاسبه سو mis استفاده از این منابع جهانی ، روز زمین را محاسبه کرده است. این روزی است که کل مصرف مردم بیش از آن چیزی است که طبیعت می تواند دوباره ایجاد کند. 30 سال پیش ، آن روز 15 اکتبر بود ، اما در سال 2018 برای 1 آگوست پس گرفته شد. تکذیب های این مفهوم ساده نیز وجود دارد ، اما نتایج دیگری را می توان در روش های دیگر برای محاسبه محدودیت های منابع زمین یافت.

فرضیه اصلی Fact این است که رشد اقتصادی که امکان شتاب گیری انبوه را فراهم کرده است ، در قرن بیست و یکم در سراسر جهان گسترش خواهد یافت و در آن مرحله ، 50٪ جمعیت جهان افزایش خواهد یافت. طی 50 سال آینده ، اگر همه افراد به مرحله سوم یا چهارم Rosling برسند ، مصرف منابع انسانی از زمین 8 تا 10 برابر بیشتر از میزان فعلی خواهد بود. آیا واقعاً این امکان وجود دارد؟ یا می توانید همینطور بپرسید. چگونه می توان اقتصاد مبتنی بر فناوری امروز را تغییر داد تا بیشتر انسان ها بتوانند سطح استاندارد زندگی مناسبی داشته باشند؟

واقعیت اصلاً به این موضوعات نمی پردازد. نویسندگان درمورد اینکه چگونه شرکتهای غربی به عنوان مشکلی که امروز بشریت با آن روبرو است ، بازار جدید را از دست نخواهند داد. “… اگر در یک شرکت غربی از دنیای قدیم کار کنید ، احتمالاً بازارهای آفریقا و آسیا را که بزرگترین مصرف کنندگان طبقه متوسط ​​در آنجا متولد می شوند ، از دست خواهید داد. … بازار غربی فقط یک تریلر برای بازار واقعی است. “

استنباط از حقایق برگرفته از آماری است که آنها انتخاب کرده اند ، اما پیش بینی ها بر اساس این آمارهای مغرضانه قابل اعتماد نخواهد بود

بعد از دو



[ad_2]

By kpD56

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *